اشتباه میکردم
نویسنده: دکتر علی اصغر احمدی
موضوع: جنبه های روانشناسی زندگی
قطع: رقعی
تعداد صفحات: 128
قیمت: 290000 ریال
معرفی کتاب
کتاب اشتباه میکردم مجموعه داستانهایی واقعی است که در کلینیک مشاوره و یا در جلسات آموزش اولیا بیانشده است؛ هر داستان اشاره به یک مشکل رفتاری در خانواده و بین اعضای آن در نقشهای مختلف دارد؛ پدری که فکر میکند همه مثل او باید زندگی کنند، مادری که خود را مراقبی بیبدیل برای فرزند خود میداند، جاریی که حسادتهایش به خانواده شوهر باعث معلولیت شوهر میشود و…
روایت داستانهای این کتاب به ما این هشدار را میدهد که مراقب باشیم فکر نکنیم که درست عمل میکنیم، گاهی تصوری که ما از رفتارمان داریم و فکرش را هم نمیکنیم که داریم اشتباه میکنیم سرنوشت خانواده و عزیزانمان را به آنچه نمیخواهیم میکشاند.
- «پسرم آیا پسر است؟» داستان اشتباهات مادری است که به خاطر تربیت بسیار محتاطانه و نگرانیها و مراقبتهای بیشازحد در تربیت پسرش، باعث شده رفتارهای او دخترانه شود که همین موضوع باعث دردسرهایی برای این پسر میشود …
- « لانۀ دیو» داستان دختری است که پس از ازدواج و وارد شدن به خانوادۀ همسر، تمام رفتارها و صحبتهای آنان را با نیت بد و هدفی شوم میپندارد. که همین موضوع باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی زناشوییاش میشود…
- «ايكاش بهموقع بچه میشدم» داستان پدری است که میخواهد فرزندانش کودک و نوجوانش، کاملاً مشابه او که مردی متدین و مقید است رفتار کنند و تمام علاقهها و تفریحات فرزندانش به چشمش مسخره هستند؛ او با زور و اجبار آنها را وادار به انجام کارهای موردپسند خودش میکند که همین کار باعث میشود تا به فرزندانش آسیبهایی جدی -همچون تجاوز جنسی- در زندگی وارد شود.
- «دست بالای دست» داستان مردی است که همسر خود را بهشدت محدود کرده و او را حتی از خانوادهاش هم دور کرده و همۀ رفتوآمدهای همسرش را محدود کرده است…
- «دست تاوان حسد» روایت زن جوانی است که گرفتار حسادت به زنهای همسن خود شده است و هیچچیز او را خوشحال و راضی نمیکند . او همیشه در حال رقابت با دیگران است و نمیتواند از داشتههایش لذت ببرد…
- «اطاعت از شوهر» روایتی است از زندگی زنی که همیشه بدون چونوچرا از حرف و دستورات شوهرش پیروی کرده و فرزندانش را نیز همینگونه تربیتکرده است. این رفتار آنان تا جایی پیش میرود که پدر خانواده به یک دیکتاتور تبدیل میشود .
- «از مقامم چگونه عزل شدم؟» نگرانیهای پدری است که خانوادهاش او را نادیده میگیرند و به تعبیر خودش مترسكی با نام پدر يا يك دستگاه خودپرداز است نه یک پدر با جایگاه پدرانه! او به دنبال علت این اتفاق و راهحلش است…
- «خانواده محل مباحثه است يا مفاهمه؟» از زبان جوانی است که از نوجوانی همۀ اهداف خود را با مذاکره و آوردن دلیل و منطق، پیش برده و حالا که ازدواجکرده است نیز، قصد دارد تمام مشکلات میان خود و همسرش را از طریق مباحثه و استدلال حل کند، غافل از اینکه زندگی زناشویی گاهی نیازمند آن است که همسر خود را درک کنیم…
و داستانهای دیگری از اشتباهاتی که ممکن است همۀ ما در زندگی به آن دچار شویم.