خودسازی

اگر فقط تلخی وجود داشت و در پی آن شیرینی نبود، آن وقت باید آن را منفی به شمار می‌آوردیم؟

هر شکستی انسان را نسبت به زندگی خود و مسیری که در پیش دارد و عواملی که ممکن است او را تهدید کند، هوشیار می‌سازد. وقتی در زندگی دنیایی ما شکست وجود نداشته باشد، ما در مورد بسیاری از موانع و عوامل آسیب زا هوشیار نخواهیم بود. انسان قبل از آن که به نابودی کشیده شود، به وسیله عواملی جزیی و کوچک با آسیب مواجه می‌شود تا نسبت به آسیب‌های بزرگ و جدی هوشیار شود.

تصادف‌های کوچک اتومبیل که هر یک شکستی برای فرد است، او را نسبت به دیگر عوامل تهدیدکننده اتومبیلش هوشیار خواهد ساخت. همچنین است خرابی‌های جزیی اتومبیل که او را از عوامل تهدیدکننده بزرگ باز می‌دارد. سوختن دست کودک توسط استکان چای او را نسبت به عوامل سوزاننده هوشیار می‌سازد. نمرات کم هر فرد در دروس مختلف نیز فرد را نسبت به احتمال شکست خویش واقف می‌سازد. نگرانی‌های روحی انسان را نسبت به عوامل تهدیدکننده سلامت روانی آگاه می‌کند. این‌ها همگی نمونه‌هایی هستند از آگاهی‌های حاصل از شکست‌های جزیی.

 یکی دیگر از آثار شکست، هوشیار شدن انسان نسبت به نعمت‌ها، امکانات، استعدادها و قابلیت‌هایی است که دارد، تا از این طریق آن‌ها را خوب پاسداری کند. بسیاری از ما معنی نعمت و نعمات زیادی را که در اختیار داریم، به راحتی نمی‌فهمیم.

جمله معروف رسول اکرم(ص) که فرمود: «سلامت و امنیت دو نعمت ناشناخته‌اند» اشاره به چنین نکته‌ای دارد. انسان تا وقتی دچار درد نشود، دردشناس نمی‌شود. فردی که خود را مصون از خطا می‌داند، تا وقتی که با شکستی مواجه نشود، به نعمت فکر و عقل خویش پی نخواهد برد و نخواهد دانست که می‌تواند به کمک اندیشه خویش موانع بسیاری را از مقابل پای خویش بردارد. خلاصه آن که وقتی ما قدر نعمتی را نمی‌دانیم، حذف موقت و یا جزییِ آن نعمت که ممکن است در قالب شکست باشد، ما را نسبت به آن نعمت واقف می‌سازد.

 سومین حاصل شکست‌ها در زندگی، هشدار دادن انسان نسبت به شکست‌های بزرگتر و هلاک‌کننده است. برای مثال، درد دندان، یا درد سایر اندام، یا ضعف و سستی عضوی از اعضای انسان، او را نسبت به این که چنین عواملی ممکن است حیات او را به خطر اندازند، هوشیار می‌کند. انسان پس از رو در رو شدن با شکست‌های جزئی می‌تواند برای دچار نشدن به شکست‌های بزرگتر تدابیر لازم را بیندیشد.

از نظر روان‏شناسی ما به عنوان یک انسان نه تنها می‌‏توانیم خود، از نیازهای خود و افکار و تمایلات خود آگاه باشیم، بلکه باید موضع و جایگاه خود را نیز در میان جامعه، جهان و عالم هستی، بشناسیم؛ اما همین آگاهی سرآغاز نگرانی‌‏ها و رنج ‏کشیدن‏‌هاست؛ زیرا اگر اندکی به آینده دور خود بیندیشیم و بدانیم که در مسیر زندگی خود با خطرات و گمراهی‏‌های بسیار رو به رو هستیم، نگرانی و اضطراب ما را فرا خواهد گرفت. پس از هم اکنون باید در صدد اصلاح راهی باشیم که در پیش رو داریم و با نیل به جایگاه انسانی خویش، در اندیشه تحقق و تکمیل سه ویژگی مهم در خویش باشیم:

  1. خودآگاهی
  2. موضع‏‌شناسی
  3. اصلاح‏‌طلبی

دیدگاهتان را بنویسید