سرمایه گذاری روانی در ازدواج

به‌راستی انسان برای ازدواج، چه مقدار از سرمایه‌های روانی خود را هزینه می‌کند؟

به‌راستی انسان برای ازدواج، چه مقدار از سرمایه‌های روانی خود را هزینه می‌کند؟

 زن و مرد برای تشکیل یک زندگی مشترک چه سطحی از دنیای روان‌شناختی خود را درگیر می‌کنند؟ آیا زن و مرد در این راه خسّت به خرج می‌دهند؟ یا از هرگونه هزینه کردن سرمایه‌های روانی خویش اِبایی ندارند؟ پاسخ‌گویی به این سؤالات به عوامل گوناگون بستگی دارد؛ از آن‌جمله می‌توان به مطلبی که در ادامه مطرح می‌شود اشاره داشت.

درونگراها و برونگراها در ازدواج

درونگراها و برونگراها در ازدواج

انسان‌ها از لحاظ اهمیت دادن به سرمایه‌های روانی و سرمایه‌های بیرونی، یک طیف تشکیل می‌دهند. کسانی که مایملک بیرونی (آن‌چه با چشم دیده می‌شود و به شکل عینی قابل سنجش و اندازه‌گیری است) را بیش‌تر مورد توجه قرار داده، به عنوان اهداف زندگی به آن‌ها  توجه می‌کنند، در یک سر طیف و کسانی که به سرمایه‌های درونی و مایملک روانی خویش اهمیت می‌دهند، در سر دیگر طیف قرار می‌گیرند. دسته اول را دارای «شخصیت بیرونی» و دسته دوم را دارای« شخصیت  درونی» می‌نامیم. افراد دارای شخصیت بیرونی اهمیت و جایگاه خویش را به طور عمده به‌وسیله چیزهایی که خارج از خویش دارند، ارزیابی می‌کنند. به عبارت دیگر، خانه، پول، کارخانه، ماشین، مدرک تحصیلی، مقام، مدال، نشان، کتاب، لقب، جایزه و شهرتی که دارند، معرف شخصیت آنان است، امّا شخصیت‌های درونی با آن‌چه در درون خویش دارند، خود را می‌شناسند و معتبر می‌دانند. علمی که دارند، ایمانی که در درون حس می‌کنند، وجدان آسوده، آسودگی ضمیر، استقلال، آزادگی و… مایملک واقعی ایشان را تشکیل می‌دهند. شخصیت‌های بیرونی خود را بیش‌تر در خارج از خود جست‌وجو می‌کنند، درحالی‌که شخصیت‌های درونی خود را در درون خویش می‌یابند. به بیان دیگر شخصیت‌های بیرونی عمدتاً دنیای بیرونی چشمگیری دارند و شخصیت‌های درونی از دنیای روانی و درونی پراستغنایی برخوردارند.

چه قدر دورنگرا یا برونگراییم؟

چه قدر دورنگرا یا برونگراییم؟

تعداد اندکی از انسان‌ها به شکل خالص در دو سر طیف قرار  می‌گیرند. ولی بسیاری از انسان‌ها در نقاط میانی طیف جای می‌گیرند. برخی از افراد در تردید و تردد دائمی بین دو سر طیف‌اند. اینان برخی اوقات سرمایه‌های درونی خود را  تبدیل به  سرمایه‌ای  بیرونی  کرده، گاه برعکس آن عمل می‌کنند. ساده‌ترین و سالم ترین نوع تبدیل سرمایه درونی، فروش علم و تخصص است. کسانی که دانش خود را به مزایده می‌گذارند و آن‌را در اختیار کسی که در مزایده برنده شده است قرار می‌دهند، دست به معامله‌ای شاید سالم زده‌اند. اشکال مضر و ضد انسانی آن این است که افرادی وجدان، ایمان، عشق و… خود را با مایملک بیرونی معاوضه کنند. گاهی اوقات نیز افراد پول و مایملک بیرونی را به عنوان مأمنی برای تامین استغنای درونی طالب‌اند. آنان حداقلی از امکانات بیرونی را برای زیستن در دنیای درونی خویش جست وجو می‌کنند.

از اینستاگرام پرکاس

از اینستاگرام پرکاس

اسلاید قبلی
اسلاید بعدی

مقالۀ پیشنهادی

مقالۀ پیشنهادی

چگونه نظم را به کودک خود بیاموزیم؟

  نظم اساس یک زندگی موفق شکى نیست که براى استفاده درست از اوقات زندگى و پیشرفت و موفقیت در تمامى عرصه ها، باید نظم را سرلوحه کار خویش قرار دهیم. زمانی که تفکر نظم ‏گرا در انسان شکل بگیرد،

ادامه...

دیدگاهتان را بنویسید