نظم اساس یک زندگی موفق
شکى نیست که براى استفاده درست از اوقات زندگى و پیشرفت و موفقیت در تمامى عرصه ها، باید نظم را سرلوحه کار خویش قرار دهیم.
زمانی که تفکر نظم گرا در انسان شکل بگیرد، میتوان امیدوار بود که به جای پیگیری شتابزده یک هدف، سعی میشود که با نظم و سازماندهی بر ارزش و بازدهی کارها افزوده و هدف را به شکل و راه منطقی دنبال نمايند. نظم و انضباط مثل بسياري از رفتارهاي ديگر، اکتسابي است و مهمترين کانون آموختن آن خانواده است. وقتی که پدر و یا مادر که دو رکن اصلی خانواده هستند، دچار بینظمی ناکارآیی در رفتار بشوند، خانواده دچار کم کارآیی میشود و در نتیجه باعث عدم رضایت فرزندان شده و گاه بدين ترتيب ناخواسته آنان را به جان هم دیگر میاندازد.
ویگوتسکی، روان شناس روس میگوید: خود نظم دهی به کنترل فرد بر فرایندهای شناختی اش (تفکر، حافظه و غیره) گفته میشود و هدف رشد این است که فرد از کنترل بیرونی خارج شده و از دیگر سازمان دهی به خود سامان دهی تغییر کند.
راههای ایجاد نظم در زندگی
•خود انسان
به عنوان نمونه، استفاده از یک راهنماى شایسته و خردمند که خود در زندگى به پیروزى دست یافته باشد، و دیگر به کار گرفتن عقل خلاق در زندگى است. به عبارتی، اگر انسان براى زندگى خود برنامه خاصى تنظیم کند، بدون تردید به هدفش خواهد رسید، به این معنا که ساعات شبانه روز خود را تقسیم نماید و براى تحصیل، کار و فعالیت، گردش و ورزش، دید و بازدید و دیگر امور خود برنامه ریزى دقیقى داشته باشد، که در این صورت قطعاً پیروز خواهد شد.
• والدین هوشمند
که باید کودکان را از همان آغاز کودکى با توجه به میزان تواناییها و ضعفهای آنها، به نظم و ترتیب وادار نمایند و به آنان بیاموزند که چه رفتاری پسندیده است و میتوان آن را جانشین رفتار ناپسند کرد و هر چیزى را باید در جاى خود قرار داد. و به موقع هم باید این کار را انجام داد. به عنوان مثال والدین باید به کودکان خود یاد بدهند که پس از بازى با اسباب بازى هایشان، آنها را در مکان خود بگذارند. هم چنین محل مناسبى را براى قرار دادن لباس، کیف و دفتر و کتاب آنان مشخص کنند تا پس از استفاده، آنها را در جاى خود بگذارند. علاوه بر این باید ساعات بازى کردن و خواب و خوراک آنان را نیز معیّن نمایند تا به نظم و انضباط عادت کنند.
• دوستان منظم
انتخاب دوستان منظم و منضبط نیز باید مدنظر والدین باشد. اولیا و مربیان باید نوجوانان را یارى کنند تا دوستان خوب و منظم انتخاب نمایند، زیرا معمولاً نوجوانان از دوستانشان تأثیر مى پذیرند و نظم را در زندگى رعایت خواهند کرد. مطالعه سرگذشت بزرگانى که در سایه نظم و ترتیب، در زندگى به موفقیت چشمگیرى رسیدهاند و هم چنین آشنایی با سرگذشت افرادى که به دلیل بىنظمى شکست خورده و زیان دیدهاند، در گرایش نوجوانان به نظم بسیار مؤثر است.
نظم در کودکی
تربيت اوليه کودک و ايجاد نظم و ترتیب در او به روابط بين پدر و مادر با فرزند و به خصوص رابطه مادرفرزندي مربوط ميشود. بنابراین خانواده بینظم نیز به تربیت فرزند بینظمی میپردازد که هم برای خود مشکل ایجاد میکند و هم برای دیگران دردسرآفرین میباشد.
البته درباره تحقق نظم در دوره کودکی و نوجوانی رویکردهای مختلفی وجود دارد. نظم در دوره ابتدايي میتواند در مدارس و توسط مربيان ايجاد گردد، زيرا معلم و شاگرد به اين هماهنگي نياز دارند. مربي هوشمند ميتواند اساس واقعي نظم و زندگي را در کودک پايه ريزي نمايد و معلم ناآگاه قادر است با تحقير و بياحترامي، شاگرد خود را به پرخاشگري يا عقده حقارت مبتلا سازد. به همین جهت باید به مسأله روابط در دوران کودکی نیز توجه لازم بشود.
نظم در نوجوانی
اما در ارتباط با نوجوانی باید گفت که علت بینظمی نوجوانی همان طور که گفتیم گاه میتواند رفتاری برای نشان دادن مخالفت و اعتراض خود به والدین باشد. که باید به والدین توصیه کرد که شلختگی و رفتار غیرمسئولانه نوجوانان نباید آنان را عصبانی کند، بلکه باید با بینظمی نوجوان خود کنار بیایند و با همراهی با آنان بتوانند ایشان را به خوبی منظم و با انضباط نمایند.
مساعد کردن زمینهها براى اجراى نظم، مانند اختصاص دادن اطاقى براى مطالعه در خانه و یا ثبت نام در کتابخانه هاى عمومى و هم چنین خویشتندارى و پرهیز از ایجاد تنش و ناراحتى در محیط خانه از سوى والدین در تحقق نظم در آنان مؤثر میباشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.