پنج میانبر فرزند پروری
نویسنده: حورا وهاج
پنج میانبر فرزند پروری
نویسنده: حورا وهاج
تقریبا دغدغه همه پدر مادرها این است که بهترین فرزند فامیل، کوچه، محله، شهر یا اگر بتوانند بهترین بچه دنیا را تربیت کنند، فارغ از اینکه تربیت فرزند هم مثل همه چیز در این جهان نسبی است. ما در این مقالۀ کوتاه با یادآوری 5 راهکار به شما کمک میکنیم تا الگوی نسبتا شفافی در تربیت دردانۀتان داشته باشید.
البته این مقاله ادامه دارد...
1- تقویت عزت نفس کودک
1- تقویت عزت نفس کودک


شاید هیچ کدام از ما خاطرمان نباشد که چه زمانی برای یک موفقیت کوچک یا دستاورد کودکی تشویق شدیم و حتی چه زمانی دلمان میخواست از ما و رفتارمان تمجید شود اما نشد!
در حقیقت هیچکدام از این موقعیتها در ذهنمان نیست اما آثار آن تا همیشه و هنوز همراه ما و زندگی اجتماعی ما باقی مانده و آن چیزی نیست جز وجود یا عدم وجود عزت نفس.
یادمان باشد وقتی والدین فرزندشان را به خوبی ببینند و به او توجه کنند کودک در آینده عزت نفس را به قایت تجربه میکند.
2. هر روز چیزی برای ستایش کودکت پیدا کن
2. هر روز چیزی برای ستایش کودکت پیدا کن


من و شما به عنوان یک فرد بزرگسال بیشتر از قرار کرفتن در چه موقعیتی لذت میبریم؟
نسبت به چه افرادی احساس راحتی میکنیم و در کنار چه کسانی خود واقعیمان هستیم !
بله! درست حدس زدید ما حتی در بزرگسالی هم کنار افرادی که سرزنشمان نمیکنند، خوبیهایمان را میبینند و ستایشمان میکنند احساس بهتری داریم، بالتبع کودکان هم مثل ما همین احساس را تجربه میکنند؛ پس برای ایجاد موقعیت امن بین شما و فرزندتان کمی ستایش هرروزه لازم است.
3. در خانه قانون وضع کنید
3. در خانه قانون وضع کنید


هیچ اجتماعی بدون وضع قانون پابرجا نمیماند و حتی اگر ادامه هم پیدا کند قطعاً سایر افراد جامعه آرامش را تجربه نخواهند کرد.
تصور کنید خانوادۀ کوچک شما هم یک جامعه است و فرزندتان همان عضو تازه واردی که اگر قوانین جامعه را رعایت نکند سنگ روی سنگ بند نمیشود؛ پس شما با وضع قانون مسئول حفظ آرامش خودتان و تربیت او هستید.
یادمان باشد آنچه یک قانون را دائمی میکند ثبات قدم شما در اجرا و البته پیگیری طبعات آن است.
هرگز از کنار بیقانونی فرزندتان راحت عبور نکنید!
4. برای فرزندتان وقت بگذارید
4. برای فرزندتان وقت بگذارید


بچهها عاشق دورهمی هستند!
یک دورهمی خانوادگی، بازیهای دست جمعی، شنیدن نظرات وخواستههای فرزندتان در جمع می تواند او را خوشحال و آمادۀ ورود به اجتماع بزرگتر یعنی جامعه کند.
بهتر است این زمان را منظم و برنامه ریزی شده تنظیم کنید تا همۀ اعضا خانواده در یک روز و ساعت مشخص در این دورهمی حضور داشته باشند.
5. الگوی خوب فرزندتان باشید
5. الگوی خوب فرزندتان باشید


بچهها با مشاهدۀ ما به عنوان پدر و مادر، چیزهای زیادی را یاد میگیرند؛ پس بهتر است قبل از هرچیز و به جای تکرار حرفهای خوب، بهترین الگوی رفتاری فرزندمان باشیم؛ چرا که آنها دقیقاً نسخه دوم خودمان خواهند شد؛ مثلاً کافیست قبل از فریاد زدن یا فحاشی موقع عصبانیت به این موضوع فکر کنیم که «آیا دلمان میخواهد فرزندمان موقع عصبانیت همین رفتار را داشته باشد؟» اگر پاسخ ما منفی بود باید کمی در برخوردمان بازنگری کنیم. راحتترین راه برای داشتن یک بچۀ متناسب با فاکتورهای ذهنیمان این است که خودمان مناسب همان الگوی ذهنی رفتار کنیم.
از اینستاگرام پرکاس
از اینستاگرام پرکاس
مقالۀ پیشنهادی
مقالۀ پیشنهادی
تفاوت مغز زنان و مردان
کلیشههای جنسیتی، تفاوت بین مغز زنان و مردان، اینکه آیا مغز یکی از این دو جنس نسبت به دیگری برتری دارد یا خیر و … مسائلی هستند که غالباً مودر بحث است. علاقه به تفاوتهای مربوط به جنسیت در مغز
سرمایه گذاری روانی در ازدواج
- تیر ۱۶, ۱۴۰۰
- محمد احمدی
- تربیت, تربیت فرزند, روانشناسی, مقالات
- ارتباط کلامیخانهخانوادهدخترانروانشناسیفرزندفرزندانمدرسهمهارت کلامی
- No Comments
بهراستی انسان برای ازدواج، چه مقدار از سرمایههای روانی خود را هزینه میکند؟
بهراستی انسان برای ازدواج، چه مقدار از سرمایههای روانی خود را هزینه میکند؟
زن و مرد برای تشکیل یک زندگی مشترک چه سطحی از دنیای روانشناختی خود را درگیر میکنند؟ آیا زن و مرد در این راه خسّت به خرج میدهند؟ یا از هرگونه هزینه کردن سرمایههای روانی خویش اِبایی ندارند؟ پاسخگویی به این سؤالات به عوامل گوناگون بستگی دارد؛ از آنجمله میتوان به مطلبی که در ادامه مطرح میشود اشاره داشت.
درونگراها و برونگراها در ازدواج
درونگراها و برونگراها در ازدواج
انسانها از لحاظ اهمیت دادن به سرمایههای روانی و سرمایههای بیرونی، یک طیف تشکیل میدهند. کسانی که مایملک بیرونی (آنچه با چشم دیده میشود و به شکل عینی قابل سنجش و اندازهگیری است) را بیشتر مورد توجه قرار داده، به عنوان اهداف زندگی به آنها توجه میکنند، در یک سر طیف و کسانی که به سرمایههای درونی و مایملک روانی خویش اهمیت میدهند، در سر دیگر طیف قرار میگیرند. دسته اول را دارای «شخصیت بیرونی» و دسته دوم را دارای« شخصیت درونی» مینامیم. افراد دارای شخصیت بیرونی اهمیت و جایگاه خویش را به طور عمده بهوسیله چیزهایی که خارج از خویش دارند، ارزیابی میکنند. به عبارت دیگر، خانه، پول، کارخانه، ماشین، مدرک تحصیلی، مقام، مدال، نشان، کتاب، لقب، جایزه و شهرتی که دارند، معرف شخصیت آنان است، امّا شخصیتهای درونی با آنچه در درون خویش دارند، خود را میشناسند و معتبر میدانند. علمی که دارند، ایمانی که در درون حس میکنند، وجدان آسوده، آسودگی ضمیر، استقلال، آزادگی و... مایملک واقعی ایشان را تشکیل میدهند. شخصیتهای بیرونی خود را بیشتر در خارج از خود جستوجو میکنند، درحالیکه شخصیتهای درونی خود را در درون خویش مییابند. به بیان دیگر شخصیتهای بیرونی عمدتاً دنیای بیرونی چشمگیری دارند و شخصیتهای درونی از دنیای روانی و درونی پراستغنایی برخوردارند.
چه قدر دورنگرا یا برونگراییم؟
چه قدر دورنگرا یا برونگراییم؟
تعداد اندکی از انسانها به شکل خالص در دو سر طیف قرار میگیرند. ولی بسیاری از انسانها در نقاط میانی طیف جای میگیرند. برخی از افراد در تردید و تردد دائمی بین دو سر طیفاند. اینان برخی اوقات سرمایههای درونی خود را تبدیل به سرمایهای بیرونی کرده، گاه برعکس آن عمل میکنند. سادهترین و سالم ترین نوع تبدیل سرمایه درونی، فروش علم و تخصص است. کسانی که دانش خود را به مزایده میگذارند و آنرا در اختیار کسی که در مزایده برنده شده است قرار میدهند، دست به معاملهای شاید سالم زدهاند. اشکال مضر و ضد انسانی آن این است که افرادی وجدان، ایمان، عشق و... خود را با مایملک بیرونی معاوضه کنند. گاهی اوقات نیز افراد پول و مایملک بیرونی را به عنوان مأمنی برای تامین استغنای درونی طالباند. آنان حداقلی از امکانات بیرونی را برای زیستن در دنیای درونی خویش جست وجو میکنند.

از اینستاگرام پرکاس
از اینستاگرام پرکاس
مقالۀ پیشنهادی
مقالۀ پیشنهادی
تربیت جنسی کودکان
تربیت جنسی کودکان تربیت جنسی کودکان یکی از مهمترین و حساسترین مسائل در حوزههای تربیت است زیرا نقش بسیار سرنوشت سازی در زندگی هر انسان دارد؛ بهویژه در عصری زندگی میکنیم که کودکان و نوجوانان بهسادگی به هر چیز
آموزش ارتباط کلامی و زبان بدن به کودکان و نوجوانان
- اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۰
- محمد احمدی
- تربیت, تربیت فرزند, روانشناسی, مقالات
- ارتباط کلامیخانهخانوادهدخترانروانشناسیفرزندفرزندانمدرسهمهارت کلامی
- No Comments
برای تربیت اجتماعی، باید کودک و نوجوان را با ابزارهای مهم ارتباطی آشنا سازیم و او را در استفاده از این ابزارها یاری کنیم یکی از ابزارهای ارتباطی، زبان است که بهعنوان ابزار ارتباط کلامی محسوب میشود و یک ابزار دیگر، رفتارها و حالات چهره است که بهعنوان ابزار ارتباط غیرکلامی شمرده میشود.
ارتباط کلامی
برای تربیت کودکان و نوجوانان در جهت استفاده بهینه از زبان بهعنوان ابزار ارتباط کلامی توجه به نکات زیر خالی از لطف نیست:
1- به فرزندان و دانشآموزانمان بیاموزیم که استفاده از زبان بدون استفادۀ خوب و مؤثر از گوش امکانپذیر نیست چراکه ارتباط کلامی، مستلزم شنیدن و گفتن است پس آنها را به خوب گفتن و خوب شنیدن تشویق کنیم.
2-به کودکان و نوجوانان بیاموزیم که از پاسخ عجولانه به سؤالات اجتناب کنند و به آنها آموزش دهیم که بدون درک درست و دقیق مقصود شنونده و بدون انتقال درست مقصود خود به او، نمیتوانیم ارتباط کلامی خوبی با یکدیگر داشته باشیم.
3- به کودکان و نوجوانان بیاموزیم که حتیالمقدور از بیان مطالب، جملات و کلماتی که موجب آزار و اذیت دیگران میشود اجتناب کنند.
4- به آنها بیاموزیم حتیالمقدور از زبان بهعنوان ابزار پرخاشگری استفاده نکنند و پیوسته به آنها گوشزد نماییم که کلمات، بستههایی هستند که باید بهترین هدایا را درون آنها قرار داد و به دیگران هدیه کرد پس مراقب باشید که در این بستهها چیزهای ناپسند را برای کسی نفرستید.
ارتباط غیرکلامی (حالات چهره و زبان بدن)

یکی دیگر از ابزارهای ارتباطی، رفتارها و حالات چهره است که اهمیت آن کمتر از زبان نیست، حالتهای چهره و رفتارها، پیامهای بسیاری را برای دیگران ارسال میکند به صورتی که برخی چهرهها، انسان را تشویق مینمایند تا با آنها سخن بگوییم و برخی دیگر ما را از خود دور میکنند پس در این رابطه نیز باید به کودکان و نوجوانان آموزش لازم داده شود و توصیه میشود که:
1- ضمن عمل به این نکته به آنها بیاموزیم که حتیالمقدور در روابط با دیگران باید سعی کنیم با چهرهای باز و مُتِبَسم با دیگران روبرو شوند. و باید به آنها یاد داده شود که بقول حضرت علی (ع) که در کلمات قصار 325 نهجالبلاغه میفرمایند: «مؤمن کسی است که اندوهش را در دل دارد و شادمانیاش را در چهره».
2- به آنان بیاموزیم که بهنگام سخن گفتن به چهرۀ مخاطب نگاه کنند و اگر فرد مقابل نامحرم است و نباید مستقیم به او نگاه کنند بهگونهای با او صحبت نکنند که او احساس کند که به حرف او کمتوجه هستند یا اصلاً توجه ندارند.
3- به آنها بیاموزیم به هنگام سؤال پرسیدن دیگران و یا هنگام سلام کردن آنان، سرخود را بالا آورده و با توجه کردن به فرد پاسخ دهند.
از اینستاگرام پرکاس
از اینستاگرام پرکاس
شخصیت شناسی تیپ عقلانی و رفتار زناشویی
- اردیبهشت ۶, ۱۴۰۰
- محمد احمدی
- روانشناسی, روانشناسی شخصیت, مقالات
- ارتباط موثرتیپ های شخصیترفتار با همسررفتار زناشوییروانشناسی شخصیتزناشوییشخصیتشخصیت شناسیهمسر
- No Comments

تیپ عقلانی با اندیشه و علم و منطق سروكار دارد؛ در روابط زناشویی در صورتی كه طرفین به سطح فعالیت عقلانی رسیده باشند و از این طریق یكدیگر را درك كنند، میتوانند زندگی خوبی داشته باشند، در غیر این صورت و در صورت قرار گرفتن یكی از زوجین در سطحی پایینتر، لازم است فردی كه در سطح عقلانی قرار گرفته، در هنگام مواجهه با همسر، سطح عمل خویش را تقلیل داده، با زبان همسرش سخن بگوید.
لایههای شخصیت
شخصیت انسان از جنبهها یا به عبارتی از لایههای گوناگون تشكیل میشود. این لایهها از سطحیترین تا عمیقترین لایه به ترتیب عبارتاند از :
- لایۀ بدنی
- لایۀ اجتماعی
- لایۀ فردی
- لایۀ عقلی
- لایۀ قلبی
هر یك از این لایهها عهدهدار فعالیتهای خاصیاند. انسانها به جهات مختلف، در نحوة به كارگیری هر یك از این لایهها، با یكدیگر تفاوت دارند و در اصل آن چه مایة تفاوت رفتاری در بین انسانها میشود. تفاوتی است كه آنها در اولویت بخشیدن به نیازها و مقتضیات هر یك از این لایهها از خود نشان میدهند. كسی ممكن است برای نیازهای بدنی خود، از قبیل خور و خواب، اهمیت بیشتری قائل شود تا حفظ تعلقات اجتماعی و رعایت حقوِق دیگران. در حالی كه ممكن است فرد دیگر بر عكس او رفتار كند.
عقل انسان
همه میدانند كه انسان دارای توانمندی خاصی به نام عقل است. او به كمك عقل میتواند دنیای بیرونی و درونی خود را بشناسد، پدیدهها را سازمان دهد و بین آنها انواع رابطهها را برقرار نماید. او به كمك عقل میتواند با تفكر انتزاعی، در غیاب اشیاء به تفكر بنشیند و در مورد آنها دست به قضاوت و پیشبینی بزند. انسان با همین عقل توانسته است گذشته را، با این كه اكنون وجود ندارد، بازسازی كند و انواع تاریخها، از قبیل تاریخ اجتماعی، تاریخ تمدن، تاریخ طبیعی و سایر تاریخها را بازآفرینی نماید. او هم چنین به كمك عقل میتواند در مورد آینده، آنهم در شرایطی كه آینده در اختیار او نیست، دست به شناخت و پیشبینی بزند.
تیپ عقلی و رفتار زناشویی
تیپ عقلانی با اندیشه و علم و منطق سروكار دارد؛ در روابط زناشویی در صورتی كه طرفین به سطح فعالیت عقلانی رسیده باشند و از این طریق یكدیگر را درك كنند، میتوانند زندگی خوبی داشته باشند، در غیر این صورت و در صورت قرار گرفتن یكی از زوجین در سطحی پایینتر، لازم است فردی كه در سطح عقلانی قرار گرفته، در هنگام مواجهه با همسر، سطح عمل خویش را تقلیل داده، با زبان همسرش سخن بگوید. یك تیپ عقلانی باید سطوح تحول شخصیت را به خوبی بشناسد تا از این طریق سطح عمل همسر و قرینش را شناخته، مطابق با آن سطح واكنش نشان دهد.
سطح عقلانی شخصیت هر چند كه در نفس خود فاقد عواطف و لطایف رفتاری است، لیكن به علت تسلط هشیاری و امكان برونآیی از خویشتن، میتواند در درك دیگران موفق باشد. یك تیپ عقلی به كمك شناخت علمی و منطقی خود باید به این نكته نیز واقف باشد كه در رابطۀ زناشویی، نمیتواند پیوسته منطق عقلانی حاكم باشد، بلكه در بسیاری مواقع قانونمندیهای دیگری باید بر رفتار طرفین حكومت كند.
آن جا كه نیازهای بدنی یا نیازهای اجتماعی و فردی به مشاركت گذاشته میشود، نمیتوان از زبان منطق صوری عقلانی بهره گرفت. بلكه زبان باید زبان سطح مورد نیاز باشد. اگر كسی به راستی به سطح عقلانی رسیده باشد، میداند همانگونه كه وقتی با كودك سروكارش میافتد باید زبان كودكی بگشاید، به همین قیاس وقتی كه با نیازهای بدنی خود و همسرش مواجه میشود، باید زبان بدن و وقتی با نیازهای اجتماعی مواجه میگردد، زبان اجتماع و به همین ترتیب زبانهای دیگر را بگشاید.
آیا واقعا در لایۀ عقلی شخصیت خود قرار داریم؟
هر چند كه وصول طرفین به سطح عقلانی میتواند در درك متقابل بسیار مؤثر باشد، لیكن اگر چنین افرادی نتوانند مفاهمه داشته باشند، به زعم قوی باید گفت كه آنان مراحل پیشین تحول شخصیت را به خوبی طی نكردهاند. یعنی قبل از آن كه نیازهای بدنی، اجتماعی و فردی را به خوبی تجربه كرده و با آنها زیسته باشند، از آنها گریختهاند. كسی كه نتوانسته مثلاً مرحلۀ نیازهای اجتماعی را به خوبی از سر بگذراند و در یك تعامل اجتماعی موفق با دیگران وارد شده، از آن خارج شود، هر چند كه به ظاهر به سطح عقلانی رسیده باشد، نمیتواند به خوبی با دیگران تعامل اجتماعی برقرار كند. چنین فردی در اصل برای گریز از نیازهای پایۀ خود، به فعالیت عقلانی پناه آورده، نه این كه حقیقتاً به آن رسیده باشد.

نقشها و رفتارهای نوجوان در گروه همسالان
یکی از مهمترین گروههای اجتماعی که هر یک از ما در آن زندگی کرده و بخش زیادی از زندگی اجتماعی خود را در آن سپری میکنیم، گروه دوستان و یا به عبارتی گروه همسالان است.
شناخت آن چه که در این گروه میگذرد، برای رفتار درست در آن، دارای اهمیت زیادی است.
برای بسیاری از نوجوانان، رابطه با دوستان و داشتن یک جایگاه مناسب همراه با محبوبیت و پذیرش از طرف آنان، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
بسیاری از نوجوانان در مورد قضاوتی که سایر دوستان و هم کلاسیهای او دربارهاش میکنند، نگرانند.
از مشکلات دیگری که نوجوان ممکن است با دوستانش داشته باشد، نحوه حفظ تعادل در رفتارهایی است که نسبت به آنان باید داشته باشد.
مثلا نمیدانند در مقابل شوخیهای آنان و یا پرخاشگریهایی که از خود نشان میدهند، چگونه واکنش نشان دهند. آیا باید ناراحت شده و با او قهر کنند، یا نسبت به هر رفتاری از جانب آنان حالت بیتفاوتی به خود گرفته و اصطلاحا بیخیال شوند؛ نمیدانند در مقابل بیادبی آنان بیادبی کنند، یا با کرامت و بزرگواری از کنار آن بگذرند.
یکی دیگر از این نوع مشکلات، چگونگی تنظیم مسائل مالی و اقتصادی است. برخی از دوستان نوجوان، در استفاده کردن از امکانات مالی او، مثلا پول توجیبی وی، و یا وسایل شخصیش از جمله لوازم تحصیلی او و یا حتی لباسهای وی، حالت اعتدالی را حفظ نمیکنند؛ بعضی از دوستان انسان تنها به بهرهکشی از او فکر میکنند و خود، احساس مسؤلیتی در برابر دوستشان از خود نشان نمیدهند.
مهمترین ویژگیهای گروه دوستان و یا همسالان
• داشتن مسائل و مشکلات نسبتاً مشابه
دوستان انسان، به دلیل قرار گرفتن در دامنه سنی و محیطی نسبتاً مشابه، دارای مشکلات کم و بیش مشابهی نیز هستند.
• احساس همدلی و صمیمیت
به دنبال ویژگی بالا، دوستان و همسالان، گاه احساس همدلی و همحسی زیادی بین خود میکنند. هر چند که این ویژگی ممکن است در مورد تعدادی از دوستان به خوبی و به شکل عمیق، تحقق پیدا نکند؛ با این حال، بسیاری از نوجوانان، صمیمانهترین روابط خود را با دوستانشان توصیف میکنند. همین صمیمیت است که موجب میشود دوستان به یکدیگر اعتماد کرده و حتی اسراری را که به پدر و مادر هم نمیگویند، به دوستانشان بگویند. این صمیمیت، موجب احساس آرامش و امنیت اجتماعی در نوجوان میشود.
• آسیب پذیری
یکی از مهمترین ویژگیهای گروه دوستان و همسالان، آسیبهای گوناگونی است که در کمین اینگونه از گروهها قرار دارد. اولین آسیبی که متوجه گروه دوستان است، افراط در اتکا به دوستان و غفلت از خانواده است. اینگونه نوجوانان فکر ميکنند که ميتوانند به طور کامل به دوستانشان تکیه کرده و به هنگام بروز هر مشکلی، از آنان کمک بخواهند. این احساس کاذب، روز به روز نوجوان را از خانواده خود جدا کرده، بیشتر به دوستانش متکی ميکند. این پدیده یک آسیب است؛ آسیبی که شما نوجوانان عزیز باید به آن واقف باشید. دوستانی که شما بیش از حد روی آنان حساب باز ميکنید، خود مشکلاتی دارند که نميتوانند به راحتی آنها را حل کنند. آنان همه به خانواده و فامیل خود نیازمندند. آنان خود ميباید برای رفع نیازهای خود به والدینشان تکیه کنند. آسیب دیگری که گروه همسالان را تهدید ميکند، انجام رفتارهای ناپخته و ناهنجار است. اگر دوستان هم سن و سال، بیش از حد خود را قبول داشته باشند، و بیش از حد خود را قدرتمند و آزاد احساس کنند، برای خودنمایی و قدرتنمایی، دست به کارهایی ميزنند که ميتواند نابهنجار و غلط بوده و مشکلاتی را برای آنان به وجود آورد. یکی دیگر از آسیبهایی که ميتواند متوجه گروه دوستان و همسالان شود، تبدیل دوستی به دشمنی است. به دلایل چندی، دوستان ممکن است دشمن شماره یک هم شوند و تا حد انتقامکشی از یکدیگر پیش روند.
با توجه به این ویژگیها، انسان باید رفتارهای خود را در گروه دوستان تنظیم کند
- صمیمیتی را که در میان دوستان خود احساس میکند، به گروههای اجتماعی دیگر، به خصوص گروههایی که به تازگی وارد آنها میشود تسری ندهد. وقتی کسی مدرسه اش را عوض کرده و یا این که در دانشگاه قبول شده و به سطوح عالی تحصیلی وارد میشود، ابتدا باید با رفتاری سنجیده و همراه با احتیاط عمل کرده و به سادگی با دیگران دوست نشود.
- با دوستان صمیمی خود نیز حد اعتدال را رعایت کند. توجه داشته باشد که ممکن است دوست امروز، روزی دشمن انسان شود. به همین منظور ضمن رعایت حدود دوستی، بی حساب و بدون قید و شرط، اسرار و ناگفتههای خود را به طور کامل در اختیار دوستانش قرار ندهد؛ همیشه چیزهایی را برای خودِ خودش نگهداری کند.
- اخلاق دوستی را رعایت کرده و پیوسته حافظ حقوق دوستان خود در حضور و غیاب آنان باشد. دوست باید چون برادر حافظ منافع و حقوق دوست دیگر خود باشد.

نظم اساس یک زندگی موفق
شکى نیست که براى استفاده درست از اوقات زندگى و پیشرفت و موفقیت در تمامى عرصه ها، باید نظم را سرلوحه کار خویش قرار دهیم.
زمانی که تفکر نظم گرا در انسان شکل بگیرد، میتوان امیدوار بود که به جای پیگیری شتابزده یک هدف، سعی میشود که با نظم و سازماندهی بر ارزش و بازدهی کارها افزوده و هدف را به شکل و راه منطقی دنبال نمايند. نظم و انضباط مثل بسياري از رفتارهاي ديگر، اکتسابي است و مهمترين کانون آموختن آن خانواده است. وقتی که پدر و یا مادر که دو رکن اصلی خانواده هستند، دچار بینظمی ناکارآیی در رفتار بشوند، خانواده دچار کم کارآیی میشود و در نتیجه باعث عدم رضایت فرزندان شده و گاه بدين ترتيب ناخواسته آنان را به جان هم دیگر میاندازد.
ویگوتسکی، روان شناس روس میگوید: خود نظم دهی به کنترل فرد بر فرایندهای شناختی اش (تفکر، حافظه و غیره) گفته میشود و هدف رشد این است که فرد از کنترل بیرونی خارج شده و از دیگر سازمان دهی به خود سامان دهی تغییر کند.
راههای ایجاد نظم در زندگی
•خود انسان
به عنوان نمونه، استفاده از یک راهنماى شایسته و خردمند که خود در زندگى به پیروزى دست یافته باشد، و دیگر به کار گرفتن عقل خلاق در زندگى است. به عبارتی، اگر انسان براى زندگى خود برنامه خاصى تنظیم کند، بدون تردید به هدفش خواهد رسید، به این معنا که ساعات شبانه روز خود را تقسیم نماید و براى تحصیل، کار و فعالیت، گردش و ورزش، دید و بازدید و دیگر امور خود برنامه ریزى دقیقى داشته باشد، که در این صورت قطعاً پیروز خواهد شد.
• والدین هوشمند
که باید کودکان را از همان آغاز کودکى با توجه به میزان تواناییها و ضعفهای آنها، به نظم و ترتیب وادار نمایند و به آنان بیاموزند که چه رفتاری پسندیده است و میتوان آن را جانشین رفتار ناپسند کرد و هر چیزى را باید در جاى خود قرار داد. و به موقع هم باید این کار را انجام داد. به عنوان مثال والدین باید به کودکان خود یاد بدهند که پس از بازى با اسباب بازى هایشان، آنها را در مکان خود بگذارند. هم چنین محل مناسبى را براى قرار دادن لباس، کیف و دفتر و کتاب آنان مشخص کنند تا پس از استفاده، آنها را در جاى خود بگذارند. علاوه بر این باید ساعات بازى کردن و خواب و خوراک آنان را نیز معیّن نمایند تا به نظم و انضباط عادت کنند.
• دوستان منظم
انتخاب دوستان منظم و منضبط نیز باید مدنظر والدین باشد. اولیا و مربیان باید نوجوانان را یارى کنند تا دوستان خوب و منظم انتخاب نمایند، زیرا معمولاً نوجوانان از دوستانشان تأثیر مى پذیرند و نظم را در زندگى رعایت خواهند کرد. مطالعه سرگذشت بزرگانى که در سایه نظم و ترتیب، در زندگى به موفقیت چشمگیرى رسیدهاند و هم چنین آشنایی با سرگذشت افرادى که به دلیل بىنظمى شکست خورده و زیان دیدهاند، در گرایش نوجوانان به نظم بسیار مؤثر است.
نظم در کودکی
تربيت اوليه کودک و ايجاد نظم و ترتیب در او به روابط بين پدر و مادر با فرزند و به خصوص رابطه مادرفرزندي مربوط ميشود. بنابراین خانواده بینظم نیز به تربیت فرزند بینظمی میپردازد که هم برای خود مشکل ایجاد میکند و هم برای دیگران دردسرآفرین میباشد.
البته درباره تحقق نظم در دوره کودکی و نوجوانی رویکردهای مختلفی وجود دارد. نظم در دوره ابتدايي میتواند در مدارس و توسط مربيان ايجاد گردد، زيرا معلم و شاگرد به اين هماهنگي نياز دارند. مربي هوشمند ميتواند اساس واقعي نظم و زندگي را در کودک پايه ريزي نمايد و معلم ناآگاه قادر است با تحقير و بياحترامي، شاگرد خود را به پرخاشگري يا عقده حقارت مبتلا سازد. به همین جهت باید به مسأله روابط در دوران کودکی نیز توجه لازم بشود.
نظم در نوجوانی
اما در ارتباط با نوجوانی باید گفت که علت بینظمی نوجوانی همان طور که گفتیم گاه میتواند رفتاری برای نشان دادن مخالفت و اعتراض خود به والدین باشد. که باید به والدین توصیه کرد که شلختگی و رفتار غیرمسئولانه نوجوانان نباید آنان را عصبانی کند، بلکه باید با بینظمی نوجوان خود کنار بیایند و با همراهی با آنان بتوانند ایشان را به خوبی منظم و با انضباط نمایند.
مساعد کردن زمینهها براى اجراى نظم، مانند اختصاص دادن اطاقى براى مطالعه در خانه و یا ثبت نام در کتابخانه هاى عمومى و هم چنین خویشتندارى و پرهیز از ایجاد تنش و ناراحتى در محیط خانه از سوى والدین در تحقق نظم در آنان مؤثر میباشد.
ناخن جویدن در کودکان
- مهر ۱۵, ۱۳۹۸
- تیم تولید محتوی پَرکاس
- پسران, تربیت, تربیت فرزند, روانشناسی نوجوان, مقالات, موفقیت
- استرسبازی رایانه ایبازی های پسرانبازی های رایانه ایبلوغ پسرانپسرانتبلتتربیت پسرانتلفن همراهرایانهروانشناسیروانشناسی پسرانشغلکارکردن پسرانکامپیوترکودکانمضراتمضرات رایانهمضرات موبایلمهارت آموزیموبایلموفقیت شغلیناخن جویدن در کودکانناخونناخون جویدنهدفهدف پسران
- ۲ Comments

ناخن جویدن کودکان
ناخن جویدن یکی از رایجترین مشکلات کودکان دبستانی است و سن اوج آن حدود یازدهسالگی است و در بین پسران بیش از دختران شایع است .
معمولاً کودکان در حال تنش و ناراحتی و فشار روانی به این عمل (ناخن جویدن) دست میزنند که منبع اصلی ناراحتیهای آنها نیز عمدتاً وضعیت و مشکلات خانواده و پس از آن مدرسه است. اساساً بین ناخن جویدن و احساس ناراحتی و اضطراب رابطه معنی داری وجود دارد و در صورت بروز ناراحتی شدید، ناخن جویدن نیز شدت مییابد.
در برسی علل ناخن جویدن، عادت را نیز نباید از نظر دور داشت. برای حل این مشکل حتماً باید علت اصلی وجود اضطراب و ناراحتی کودک را که منجر به ناخن جویدن است شناسایی کرد و منشأ و مبدأ مشکل را از بین برد؛ چراکه صرف توجه به ناخن جویدن و بیتوجهی به علل آن، نهتنها مشکل را حل نمیکند بلکه مشکل را تشدید میکند و درصورتیکه والدین یا مربیان قادر به رفع مشکل نباشند میباید از مشاوران کارآمد و باتجربه کمک گرفت.
عوامل فشار روحی و روانی که باعث ناخن جویدن کودکان میشود
• درگیری پدر و مادر
یکی از مهمترین عوامل فشار روانی کودکان، اختلاف والدین است که این اختلافات ممکن است بهصورت مجادله لفظی و یا خداینکرده بهصورت درگیری فیزیکی باشد پس اگر میخواهیم مشکل کودک را حل کنیم باید به این اختلافات پایان دهیم.
• حسادت به برادر یا خواهر کوچکتر
تولد برادر یا خواهر کوچکتر، زمانی که کودک آمادگی لازم را قبل تولد او پیدا نکرده به همراه رفتارهای نسنجیده والدین و نزدیکان، عامل مهم در ایجاد فشار روحی و روانی برای کودک است که این مشکل با توجه بیشتر والدین و نزدیکان به او و ابراز محبت و احترام بیشتر به کودک و بیتوجهی به نوزاد تازه متولدشده (به صورتی که در حد ضرورت و در حد نیاز به آن نوزاد توجه شود ) در حضور کودک تا حد زیادی مرتفع خواهد شد.
• نگرانی ناشی از عدم مشارکت
وقتی کودک، گروه همسالان را در حال بازی یا فعالیت گروهی میبیند و به جهت کمرویی یا عدم آشنایی با آنان، در آن فعالیتها مشارکت نمیکند، ناخن میجود. شما میتوانید زمینههای این مشارکت را با آشنا کردن کودکان باهم فراهمسازید و این مشکل را مرتفع نمایید.
• ترس از سرزنش و تنبیه
عامل دیگر در ایجاد فشار روانی کودکان تهدید دائم به تنبیه و سرزنش کودک است که آرامش او را برهم میزند؛ لازم است مجدداً این نکته را یادآور شویم که تنبیه و سرزنش از نظر تعالیم دینی و روانشناسی اصلاً قابل تائید نیست و همیشه تنبیه و سرزنش مکرر اثر تخریبی داشته، تنبیه ازنظر متخصصان تعلیم و تربیت زمانی توصیه میشود که تشویق و عوامل تربیتی دیگر مؤثر واقع نشود در این صورت میتوان از عوامل تنبیهی استفاده کرد آنهم به میزان لازم و در حد تعادل نه اینکه در حد افراط و تفریط.
• تماشای فیلمهای ترسناک
تماشای فیلمهای ترسناک عامل دیگر برای ایجاد فشارهای روحی و روانی در کودکان است که توصیه میشود کودکان را از دیدن فیلمهای ترسناک و عاطفی منع کنید تا آرامش روانی آنها به هم نخورد.
نابهنجاریهای نوجوانان
- مهر ۱۴, ۱۳۹۸
- تیم تولید محتوی پَرکاس
- آموزش معلمان, آموزش و پرورش, پسران, تربیت, تربیت جنسی, تربیت فرزند, روانشناسی, روانشناسی نوجوان, مقالات, موفقیت
- انحرافات جنسیانحرافات جنسی پسرانانحرافات جنسی دخترانبلوغبلوغ پسرانبلوغ دخترانپسرانتربیت جنسیتربیت جنسی فرزندانخانهخانوادهدخترانروانشناسیروانشناسی جنسیتیفرزندفرزندانمدرسهمسائل جنسی پسرانمسائل جنسی دخترانمعلمنابهنجاریهای نوجوانانناهنجاری
- No Comments

نوجوانان بیشتر در معرض خطر هستند
تحقیقات پژوهشگران و گزارشهای تحقیقی نشان میدهد که انواع جرمها، فساد، اعتیاد در بین جوانان و نوجوانان زیادتر از دیگر اقشار سنی است .
اکنون در پارهای از جوامع بهظاهر پیشرفته، ناهنجاری های جوانان و نوجوانان بهصورت یک مشکل عظیم اجتماعی درآمده است. با پذیرش بیبندوباری در هر زمینهای، اینگونه جوامع درخطر هراس اجتماعی قرارگرفتهاند.
در نوجوانان نیز همچون کودکان شایعترین مشکلات و نابهنجاریها عبارتاند از دروغگویی، دزدی، پرخاشگری، ترس و نگرانی، تقلب، کمرویی و گوشهگیری، تیک عصبی، ناخن جویدن، لکنت زبان و غیره. قابلذکر است علاوه بر موارد ذکرشده، باید فرار از منزل یا مدرسه، اعتیاد، خودکشی، افسردگی را نیز اضافه کنیم.
ناهنجاری های رفتاری غالباً نتیجۀ علت یا عللی است که باعث به وجود آمدن رفتارهای نابهنجار در فرد میشود و تا زمانی که علت مشکل را شناسایی نکنیم، هرگز نمیتوانیم مشکل را حل نماییم؛
علت ناهنجاری های رفتاری در نوجوانان
علل و عوامل بزهکاری و ناهنجاریهای رفتاری مثل اعتیاد ، فرار از خانه و مدرسه ، دزدی ، خودکشی و ... در نوجوان و جوانی را میتوان به علل زیر دسته بندی کرد :
الف ) علل و عوامل طبیعی مثل زلزله ، سیل و طوفان که باعث بیخانمانی و بیسامانی نوجوان شده است .
ب ) علل و عوامل خانوادگی مثل خشونت ، طلاق ، تبعیض بین فرزندان ، بیسوادی والدین .
ج ) علل و عوامل فرهنگی که شامل تفاوتهای فرهنگی و اعتقادی ، نظام ارزشی و روش تربیتی مختلف، نگرشها و تلقیات مختلف از زندگی .
د ) علل و عوامل اقتصادی که شامل تنگدستی و فقر اقتصادی ناشی از بهرهکشی، تبعیض ، بیکاری ، مهاجرت و آوارگی و یا در مقابل رفاه اقتصادی .
ه ) علل و عوامل اجتماعی که شامل بی عدالتی ها ، نابرابریهای اجتماعی ، شکاف طبقاتی و تبعیضات ناروای سیاسی و اجتماعی میشود .

بی برنامه بودن مهم ترین عامل ناهنجاری
یکی دیگر از مهمترین عواملی که زمینهساز انحرافات و کجرویهای نوجوانان میشود اوقات فراغت وسیع و بیبرنامه بودن آنهاست.
دنیس گیبور، یکی از محققانی که درزمینۀ اوقات فراغت دانشآموزان و نوجوانان مطالعات زیادی را انجام داده است میگوید : "انسان آنقدر که با سختیها و مشکلات میتواند کنار بیاید و شرایط را بپذیرد، قادر نیست با اوقات فراغت وسیع و بیبرنامه مواجه شود."
اوقات فراغت، فرصتی به نوجوان میدهد تا انرژیهایش را آزاد کند و به خلاقیت و خود شکوفایی نائل شود ولیکن درصورتیکه این فرصتها به هرز رود و نتواند نوجوان را به مشغولیت برانگیزد، زمینهساز انحرافات و کجرویهای او خواهد بود.
با توجه به اینکه جامعه ما جوان است پس برای جلوگیری از بزهکاری نوجوانان و جوانان لازم است به راهکارهای زیر توجه کرد
پیشگیری و رفع ناهنجاری در نوجوانان
سعی کنید تا با نوجوانان به گفتگو بنشینید و فاصله خود را با نوجوانان کمتر کنید و روابط قویتری از نظر عاطفی و روحی با فرزندانتان به وجود بیاورید؛ زیرا هرچهقدر روابط آنها با شما صمیمیتر باشد، به علت آرامش و امنیت روانی که دارند کمتر در معرض انجام این ناهنجاریها قرار میگیرند.
کاهش یافتن نظارت اخلاقی، قدرت مذهبی و وجدان انسانی در نوجوانان عاملی است که باعث میشود دفاع اخلاقی نوجوانان در برابر انحرافات به حداقل رسیده و موجب گرایشهای انحرافی و ناهنجاری در آنها شود، پس هراندازه که نوجوانان پایبند گرایشهای اخلاقی و مذهبی باشند، کمتر به اینگونه گرایشها پاسخ میدهند .
والدین و مربیان باید سعی کنند بهمنظور آنکه نوجوانان در رویارویی با فراز و نشیبها تعادل خود را از دست نداده و منفعل نشوند، تحلیلهایی را به نوجوانان ارائه دهند تا با تکیه بر آنها بتوانند نسبت به مسائل و اتفاقاتی که در اطرافشان به وقوع میپیوندد، موضع صحیحی را اتخاذ نمایند و بر آنها احاطه یابند.
فقر و قدرت اقتصادی پایین، کم شدن قدرت خرید و تورم فزاینده، باعث بروز شکافهای اقتصادی بین طبقه محروم و طبقه مرفه میشود، که اینها نیز عواملی هستند که باعث نگرانی و بیم نوجوانان شده و در صورت ضعیف بودن باورهای دینی و مذهبی و اخلاقی نوجوان، او را بهسوی انحرافات و بحرانهای اخلاقی سوق میدهند.
باید توجه داشت که تجملگرایی و لوکس گرایی و عدم قدرت خرید کافی نیز در بسیاری از موارد عامل دزدی، سرقت مسلحانه و جرائم دیگر است که این عامل خود نیز میتواند بستر مساعدی برای ارتکاب جرائم و بزهکاری نوجوانان باشد.
در شرایطی که کودک و نوجوان در اثر شکستهای پیدرپی، خود را کاملاً بیچاره و بدبخت و تنها احساس میکند، باید با ابراز همدردی به یاری او برخاست و مانع از متلاشی شدن شخصیت او و رسیدن به مرحله نومیدی کامل گردید، پس لازم است همیشه یار و یاور فرزند خود باشید. وقتی نگرانی، ناراحتی و اضطراب را در نوجوانان مشاهده کردید، در آغاز با او همدردی کنید و بهتدریج جویای علت اضطرابش شوید .
-باید توجه داشته باشید که فشارهای روانی در دوران نوجوانی ممکن است عاملی باشد که جلوه آن را در ناخن جویدن ، رفتار عصبی ، حالت بی اعتمادی و احساس ناکامی در نوجوان مشاهده نمائید .
برای از بین بردن یاس در نوجوانان باید به تقویت زمینه اعتقاد ایمانی نوجوانان بپردازید و به او درس واقع بینی ، صبر و مقاومت بدهید و او را به پائین آوردن انتظاراتش تشویق نمائید و آیات الهی را به او نشان دهید.
-نوجوان و جوان را از جایگاه رفیع و ارزشمندی که نزد خدا دارند مطلع کنید چرا که در ترغیب و تشویق آنان نسبت به مسائل اخلاقی و مذهبی نقش تعیین کننده ای دارد .
با پاداش در رفتار مطلوب و پاداش ندادن در برابر رفتار نامطلوب احساس امنیت بیشتری به نوجوانان بدهید .
تربیت جنسی کودکان
- مهر ۱۳, ۱۳۹۸
- تیم تولید محتوی پَرکاس
- آموزش معلمان, آموزش و پرورش, پسران, تربیت, تربیت جنسی, تربیت فرزند, روانشناسی, روانشناسی نوجوان, مقالات, موفقیت
- انحرافات جنسیانحرافات جنسی پسرانانحرافات جنسی دخترانپسرانتربیت جنسیتربیت جنسی فرزندانخانهخانوادهدخترانروانشناسیروانشناسی جنسیتیفرزندفرزندانکودکانمدرسهمسائل جنسی پسرانمسائل جنسی دخترانمسائل جنسی کودکانمعلم
- No Comments

تربیت جنسی کودکان
تربیت جنسی کودکان یکی از مهمترین و حساسترین مسائل در حوزههای تربیت است زیرا نقش بسیار سرنوشت سازی در زندگی هر انسان دارد؛ بهویژه در عصری زندگی میکنیم که کودکان و نوجوانان بهسادگی به هر چیز که بخواهند از طریق اینترنت دسترسی دارند.
ما همیشه در مدرسه و جامعه همراه فرزندانمان نیستیم پس لازم است که با تربیت صحیح آنها را یاری کنیم تا بهترین تصمیم را بگیرند.
در رابطه با تربیت جنسی در سنین دبستان چند خطر احتمالی وجود دارد که والدین و مربیان باید نسبت به آنها هوشیار و مراقب باشند؛ چراکه دورۀ دبستان دورهای بسیار حساس و مهم است زیرا شخصیت فرد در آن دوران شکل میگیرد و پایه و اساس عادات و اخلاق آینده است. بهمنظور کمک به تربیت جنسی کودکان و آسانتر کردن این مسیر برای والدین، بهطور مختصر چند مورد از نکات مهم دراینباره را مرور میکنیم .
نکاتی مهم در تربیت جنسی کودکان
اول از همه آنکه روابط والدین با فرزندان باید به شکلی باشد که فرزند جرأت کند تا اگر مسئلهای برایش پیش آمد مسائل خود را با پدر و مادر در میان بگذارد و سؤالات خود را بپرسد؛ پس سعی کنید با آرامش و مهربانی به سؤالات کودکانتان پاسخ دهید . بسیار مهم است که معلمان و والدین در برابر سؤالات کودکان رفتاری آرام با امنیت برای کودک داشته باشند، داد و فریاد و پاسخ تند نداده و آن ها را دعوا نکنند . بهتر است با زبان ساده و آرامش به سوالاتشان پاسخ داده شود.
در تربیت جنسی کودکان بسیار خوب است که همیشه آرامش و حس امنیت فرزندانتان را در اولویت قرار دهید زیرا یکی از مهمترین عواملی که باعث بوجود آمدن انحرافات جنسی بهویژه خود ارضایی میشود، اضطراب و احساس ناامنی است، این احساس ناامنی باعث بیخوابی و یا بدخوابی کودک شده و باعث میشود هنگامیکه به اتاقخواب میرود در بستر بیدار بماند یا بیدار بشود و این زمینهای برای پرداختن کودک به خود در بستر میشود و این بدخوابی و بیخوابی خود میتواند زمینهساز مشکل انحراف باشد.
یکی دیگر از مسائل مهم در تربیت جنسی کودکان دقت و مراقبت والدین و مربیان در مورد دوست و همنشین فرزندان و کودکانشان است چراکه دوستان و معاشران میتوانند برای فرزند شما عزتآفرین یا نکبت آفرین باشند و آنها را به راههایی بکشانند که کودک را از مسیری که شما والدین عزیز برایش زحمتکشیدهاید منحرف کند.
خطر بعدی که ممکن است در تربیت جنسی کودکان، بچهها را در این مرحله سنی تهدید کند و والدین باید بسیار مراقب این موضوع باشند، بازیهای انحرافی و تحریککننده است که بعدها میتواند پایۀ رفتاری غلطی برای آنها باشد مثل در کنار هم خوابیدن، ادای روابط زناشویی را درآوردن (که معمولاً آن را از جایی دیده و یا شنیدهاند) و یا بازیهایی در مدرسه که باعث تماس بدنی بچهها شده و ممکن است زمینۀ انحراف بعدی آنها را فراهم سازد. به همین خاطر از معلمان و والدین عزیز تقاضا میشود مراقب بازیهای کودکان چه در مدرسه و چه در خانه و مهمانی باشند.
دوستی و همبازی شدن دانشآموز دبستانی با دانشآموز بزرگتر مثلاً دبیرستانی کاری معقولانه و پسندیده نیست مگر آنکه رفتار و بازیهایشان در دید مربیان یا والدین آنها باشد.
یکی از نکات بسیار مهم در تربیت جنسی کودکان این است که باید به کودک آموزش داده شود که در موقع خلوت پدر و مادر در اتاق با کسب اجازۀ آنها وارد اتاق شوند. همینطور از آنجایی که والدین مهمترین الگوی رفتاری کودکاند و بخش مهمی از آموختهها و حالات و مواضع کودک از آنهاست لذا والدین باید به جهت رشد و سلامت رفتاری کودکان خود از پوشش و آرایش مناسب در محیط خانه استفاده کنند .
خطرات و آسیب های جنسی کودکان
با توجه به شرایط جسمی و فیزیکی بچهها در سنین دبستان، این عزیزان ممکن است در معرض سوءاستفادههای جنسی از سوی بعضی از منحرفان و گرسنگان شهوت قرار گیرند، لذا باید روابط آمد و شد فرزندان در خانه، مدرسه، اجتماع و ارتباطات آنها با افراد بزرگتر بهویژه در بازیها، زیر نظر گرفته شود تا خدای نکرده مورد سوءاستفادۀ جنسی قرار نگیرند. قابلذکر است کودکانی که در این سن مورد سوء استفاده جنسی قرارگرفتهاند، بعدها خود عامل به انحراف کشیدن دیگران شدهاند و برخی از آنان از حالت سادیسم (آزردن دیگران و احساس لذت از آن) و مازوخیسم (آزاردهی خود) سر درآوردهاند.
باید توجه داشت که برای پذیرش تربیت و سازندگی، دورۀ کودکی همچون نهالی کوچک است که بهراحتی قابل تربیت و اصلاح است و اگر دچار انحرافی شود بهراحتی نهال کوچک اصلاح میشود ولی اگر آن نهال به درخت تناوری تبدیل شود اصلاح آن کار بسیار مشکل و طاقتفرسایی است...
کودکان ما ثمره و امید زندگی ما هستند، با مطالعه و کسب اطلاعات آنها را با بهترین شیوه و روش تربیت و تعلیم دهیم .